شانس خود را برای بقا در بازار بیشتر کنید

اگر شما به عنوان یک جوان تحصیل کرده و با دانش، تمایل به کار کردن برای دیگران ندارید و آینده‌ی خود را در این مسیر موفق نمی‌بینید، احتمالاً ایده‌هایی در سر دارید که بتوانید برای خودتان کار کنید و به دنبال راه‌اندازی یک کسب‌ و کار هستید. انتخاب شما قابل تحسین است اما شما باید جوانب زیادی را در نظر بگیرید تا بتوانید در یکی از سخت‌ترین مشاغل دنیا یعنی کارآفرینی موفق باشید.
موضوعات مقاله : کاربردی
شانس خود را برای بقا در بازار بیشتر کنید

filereader.php?p1=main_eccbc87e4b5ce2fe2

چالش‌هایی که شناخت و توجه به آن‌ها عمر کسب‌ و کارهای نوپا را طولانی‌تر خواهد کرد.
اگر شما به عنوان یک جوان تحصیل کرده و با دانش، تمایل به کار کردن برای دیگران ندارید و آینده‌ی خود را در این مسیر موفق نمی‌بینید، احتمالاً ایده‌هایی در سر دارید که بتوانید برای خودتان کار کنید و به دنبال راه‌اندازی یک کسب‌ و کار هستید. انتخاب شما قابل تحسین است اما شما باید جوانب زیادی را در نظر بگیرید تا بتوانید در یکی از سخت‌ترین مشاغل دنیا یعنی کارآفرینی موفق باشید. در این مقاله قصد نداریم شما را از انتخاب مسیری که در پیش گرفتید پشیمان کنیم، بلکه قصد داریم با پرداختن به چالش‌ها و عوامل اصلی که موجب شکست‌ کسب‌ و کارهای نوپا خواهد شد، شما را با گام‌هایی استوارتر، رهسپار مسیر آینده کنیم. بنابراین در ادامه سعی بر آن است تا مهم‌ترین عوامل شکست، ریسک‌ها و چالش‌های کارآفرینی را بررسی نماییم.

شما برای اینکه کارآفرین موفقی باشید، باید ایده‌های زیادی را در سر بپرورانید و شاید نکته‌بین بودن و دقیق بودن شما این امکان را برای شما ایجاد کند که بتوانید فرصت‌هایی که دیگران نمی‌بینند را بهتر ببینید. نکته اینجاست که اگر شما در هیمن ابتدا بتوانید یک ایده‌ی مناسب را انتخاب کنید، شاید درصد شکست خود را به مراتب کاهش داده باشید.  در حقیقت کسب‌ و کاری که با ایده‌ای نامناسب راه اندازی شود از همان ابتدا در مسیر غلط  قرار دارد و هر چقدر هم که برای آن تلاش شود فایده‌ای نخواهد داشت. برخی از افراد هم نداشتن سرمایه‌ی کافی را جزءِ عوامل اصلی ناکامی شروع یک کسب‌ و کار می‌دانند در حالی که این مورد جزءِ مواردی است که قطعاً اهمیت زیادی خواهد داشت ولی نمی‌توان تمام عوامل را به آن معطوف کرد. در ادامه به برخی از شایع‌ترین چالش‌ها و عوامل ناکامی کسب‌ و کارها اشاره خواهیم داشت:

  •  منابع انسانی  و تیم  نا کارآمد
اهمیت منابع انسانی به صورت روز افزون در سازمان‌ها و شرکت‌ها نمایان می‌شود اما این اهمیت در کسب‌ و کارهای نوپا چندین برابر خواهد بود. چون اگر تیم خوبی نداشته باشید ساختنی هم در کار نخواهد بود. در واقع همواره یکی از جدی‌ترین چالش‌ها، حتی پیش از جذب سرمایه، گردآوری یک تیم مدیریتی مناسب است. چرا که اگر شما یک تیم خوب را بتوانید دور هم جمع کنید دیگر لازم نیست به صورت انفرادی به دنبال جذب سرمایه و متقاعد کردن سرمایه‌گذاران بگردید. تیم لازمۀ ایجاد تجارتی موفق است. افرادی که استخدام می‌شوند باید علاقه کافی به کسب‌ و کار را داشته و به دقت انتخاب شوند تا بتوانند اهداف کار را به واقعیت تبدیل نمایند. بنابراین یکی از مهم‌ترین اقدامات این است که افراد درستی را برای کار برگزینید و به عبارت دیگر « باید آهسته استخدام کنید که بتوانید با سرعت حرکت کنید».

  • عدم تمرکز
یکی از بزرگترین اشتباهات کارآفرینان در روزهای آغازین این است که سعی می‌کنند برای همه کس، همه چیز باشند. تلاش می‌کنند محصولات یا سرویس خود را بطور گسترده‌ای در بازار بفروشند. کارآفرینان همچنین با چالش‌های دیگری در این مرحله روبرو هستند. آن‌ها روی مسائل اشتباه تمرکز می‌کنند. وقت زیادی صرف ایجاد محصول می‌نمایند، بدون ارزیابی خواسته‌ها و نیازهای بازار و پرداخت آن.

  • تخمین نادرست و عدم تجزیه و تحلیل صحیح بازار
این موضوع نیز یکی از مهم‌ترین دلایل شکست و ناکامی کسب‌ و کارهای نوپا و بنگاه‌های اقتصادی، به ویژه کسب‌ و کارهایی که زیر یک سال دچار مشکل می‌شوند، می‌باشد. بسیاری از افراد تنها با این دید که شغل مشابه‌ای در جای دیگری و توسط شخص دیگری موفق بوده به راه اندازی کسب و کار خود اقدام می‌نمایند در حالی که تحلیل صحیحی از روش اجرا، مشتریان، هزینه‌ها و… نداشته و نهایتاً با شکست مواجه می‌شوند.

  • مشکل در جذب مشتریان:
یکی از پیامدهای تکیه بر آنالیز ناقص و نادرست از بازار عدم توانایی در جذب مخاطبان خواهد بود. بعضاً با وجود پتانسیل خوب بازار، برخی شرکت‌ها توانایی لازم برای جذب بازار هدف را ندارند. نبود مزیت رقابتی پایدار و انتخاب پیام‌های نامفهوم و نامتناسب با نیاز مخاطبان از دلایل اصلی بروز این مشکل خواهد بود. در واقع یکی از بزرگ‌ترین مسائلی که موجب شکست کارآفرین‌ها می‌شود، بر آورده نشدن نیازهای بازار است. اگر کسب و کار مورد نظر نتواند نیاز بازار را برطرف نماید و چرخه ای برقرار سازد، بدون شک پیروز نخواهد شد.

  • نادیده گرفتن رقبا:
برخی از کارآفرینان که یک ایده‌ی بسیار خوب دارند دچار غرور کاذبی می‌شوند که رقبا را نادیده گرفته و این عبارت را مدام تکرار می‌کنند که ” فلان شرکت که اصن رقیب من نیست و.. ” در حالی که کوچک شمردن رقیبان و چگونگی جذب سهم بیشتری از بازار جزءِ علل بعدی شکست کسب و کارها خواهد بود. هنگامی که کسب و کاری راه اندازی می‌شود به کارآفرینان توصیه می‌شود که بر برآورده کردن نیازهای مشتریان خود کاملاً متمرکز باشند. اما اگر در این میان رقبا نادیده گرفته شوند، کار به سرعت با شکست مواجه خواهد شد.
 

  • نداشتن برنامه‌ی بلندمدت و برنامه‌های جایگزین
یکی از دلایل دیگری که بسیاری از کارآفرینان را دچار مشکل می‌کند این موضوع است که آن‌ها پیش از شروع کار سناریوی کسب‌ و کار خود را کامل و با جزئیات نمی‌نویسند. به این معنی که اگر هدف‌گذاری اتفاق می‌افتد می‌بایست برنامه‌های متفاوتی در مواجهه با تحقق و یا عدم تحقق آن اهداف، تعیین و بررسی شوند. بدیهی است که پیش از این مورد اساساً باید برای رسیدن به موفقیت، برنامه‌‌ی مدون و بلندمدتی را برای آینده کسب‌ و کار خود ترسیم کرده باشید. انتخاب هدف و چشم‌انداز درست برای یک کسب‌ و کار مهمترین عامل حفظ شرکت در موقعیت‌های بحرانی است که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

حتی بسیاری معتقدند بهنگام راه اندازی تجارت، کارآفرین باید استراتژی خروج را نیز پیش‌بینی کند. رو است. یک استراتژی خروج در بقای طولانی مدت تجارت بسیار مهم است. شاید نیاز باشد شما با دستیابی به یکسری اهداف در یک زمان مشخص از یک بازار خارج شوید و با چرخش در حوزه‌های دیگر ایده خود را به تکامل برسانید. بنابراین توجه به این مسئله هم می‌تواند در شرایط خاص راه‌گشا باشد.

  • بودجه بندی نادرست و چالش‌ها و هزینه‌های غیر قابل پیش‌بینی
هر کسب‌ و کاری نیاز به سرمایه خواهد داشت ولی برخلاف تصور سرمایه‌های زیاد لزوماً موجب موفقیت یک کسب‌ و کار نخواهد شد. بسیاری از اوقات دیده شده است که بودجه‌بندی ناصحیح و هزینه کردن سرمایه‌ها در محل‌ها و زمان‌های نا مناسب سرعت شکست را چند برابر کرده است. تازه اگر هزینه‌ها به صورت صحیح مدیریت شوند، یک کارآفرین می‌بایست همانند یک قایقران خود را برای طوفانی غیر قابل پیش‌بینی آماده کند. چالش‌های غیر قابل پیش‌بینی مثل: سیاست‌ها و قوانین ناسازگار دولت، استعفای غیرمنتظره کارمندان کلیدی، کاهش سرمایه در گردش و عدم توانایی در پرداخت حقوق و…

  • عدم توجه به سیستم مالی
بی توجهی به گزارشات مالی بعضا زمانی مدیران را متوجه شکست می‌کند که بسیار دیر شده است. آنالیز نقطه به نقطه وضعیت کسب و کار و برنامه‌ریزی برای انحرافات احتمالی در هر نقطه همیشه می تواند جلوی شکست کسب و کارها را بگیرد. بنابراین در هنگام انتخاب تیم و یا استخدام نیرو، کارشناسان و مدیران مالی را جدی بگیرید.

  • لزوم توجه به فرایند بهبود مستمر
بدون شک در هر تیمی باید افرادی به صورت مستمر مسئول پیاده‌سازی بهبود مستمر در فرایند‌ها، باشند. حتی اگر کسب و کار موفقی داریم باید بدانیم در صورتی که برنامه ای برای بهبود مستمر نداشته باشیم رقبا جای ما را در بازار گرفته و سهم خود را از دست می دهیم. غالب مشتریان انتظار دارند ما با گذشت زمان محصول و خدمات بهتری ارائه دهیم و ثبات در کیفیت خدمات ممکن است وسوسه امتحان محصولات دیگر را در مشتریان بارور کند.

بنابراین یک کارآفرین برای کسب موفقیت و رسیدن به آرزوهای بزرگ خود مسیر ناهموار و سختی را پیش‌رو خواهد داشت اما تنها یک کارآفرین می‌تواند لذت و شیرینی عبور از این جاده طاقت‌فرسا را درک کند چرا که تنها اوست که ایمان دارد می‌تواند این مسیر را برای عبور دیگران هموار سازد.

نظرات

نظرات

پاسخ به نظــر بازگشت به حالت عادی ثبت نظر

Captcha
اطلاعات مقاله
تاریخ مقاله ۱۳۹۶/۰۲/۲۳
تعداد بازدید مقاله ۱۸۲۱
تعداد رای : ۱